رفتن به نوشته‌ها

برادریدن

از بیابان
ریختند به خیابان
بوی قورمه می‌دهد کله‌شان
و با الله‌اکبر از دهان‌شان
به گوش‌ها اصابت می‌کند
بوی سرخی

عاشق تانک‌اند
ذوق می‌کنند از رقص مرمی در هوا
و حتم دارم
در دل‌شان آب می‌شود قند
وقتی که مرگ می‌رقصد در خیابان

آدمیان‌اند
با دوپا
دو چشم مثل ما
گاهی حتا زیباتر
و کلاشی در دست
که زخم می‌زنند به زندگی


شعر مصطفا صمدی از مجموعه برادریدن

منتشر شده در برادریدن

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.