پارچه ای در سر
پارچه ای در هوا
پارچه ای در زیر پا
پارچه ای در آتش
سرود در گلو پیچیده است
سروها فریاد میزنند؛
مهسار سار سار سار
تفنگی در روبرو
دشنه ای در بغل
چماقی بر سر
باتومی خودسر
سروها ایستادهاند
فریاد سر میدهند؛
مهسار سار سار سار
سرزمین همه است آزادی
سروها فریاد سر میدهند؛
مهسار سار سار سار سار سار سار سار
